مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
من که با گرد و غبارت هم برابر نیستم از همه کمتر منم از هیچ کس سر نیستم زائرانت جای خود، حتی به کفترهای تو غبطه خواهم خورد، حالا که کبوتر نیستم من اگر یک لحظه هم جز خانهات جایی روم مادرم شیرش حرامم باد ... نوکـر نیستم من بـرای اسـتـلام کـعـبـهات در نـوبـتـم یک نگاهی به تَهِ صف کن، من آخر نیستم قـایـق بـیبـادبـانـم روی مــوج زائــران هـیچ جایی بهـتر از ایـنجا شـناور نیستم از ضریح تو گلاب ناب میجـوشد فقـط تا که عطرآگین شوم دنبال قَمصَر نیستم میهمانت هستم آقا جان..."بفرمایی" بگو تا ببـیـنی "داخلم"... دیگـر دَمِ در نیـستم تا که دیدم یک فلج بر روی پایش ایستاد غبطه خوردم که چرا من مبـتلاتر نیستم هر کسی که دید وضعم را به حالم گریه کرد فکـر میکـردم که دیگر گریه آور نیستم پنجره فـولادیام کـن که شـفـا لازم شدم من مریضم گرچه اصلا بین بستر نیستم |